سخن آغازین
بسم الله الرحمن الرحیم
محصول شهر
پرسیدم هر کارخانهای محصولی دارد محصول یک شهر چیست ؟
گفت: انسان
پرسیدم: مشتری کیست ؟
گفت: شهر، کشور و در نهایت جهان .
گفتم: چگونه می توانیم که انسانی کامل تربیت کنیم ؟
گفت: همه احساس مسئولیت کنیم چون به نوعی همه در تربیت یک انسان سهیم هستند. و چیزی بنام فرزند من و فرزند تو وجود ندارد. فرزندان کشور من، فرزندان همه ی ما هستند، فرزندان شهر من، فرزندان همهی ما هستند.
***
بیکاران
پرسیدم : هزینه زندگی بیکاران را چه کسانی پرداخت میکنند ؟
گفت : شاغلان.
پرسیدم : چگونه بیکاری را از بین ببریم ؟
گفت : با احساس مسئولیت جمعی .
پرسیدم : بیکاران چه خطری برای شهر دارند؟
گفت : هر خطری !
***
خطرناک ترین وضعیت
گفت: خطرناکترین وضعیت برای یک شهر چیست؟
گفتم:زلزله.
گفت: نه .
گفتم: بیماری وبا.
گفت: نه .
گفتم: خطر سیل.
گفت: نه .
گفتم: راهبندان .
گفت: نه .
گفتم: شیوع اعتیاد .
گفت: نه .
گفتم: وجود افراد جنایتکار .
گفت: نه .
گفتم: جواب سؤال را نمیدانم .
گفت: خطرناکترین وضعیت برای شهر، وجود شهروندان بیتفاوت است.
امیدواریم با همکاری همه دانشجویان ، قدم مثبتی در راستای فعالیت های علمی مثمر به ثمر در زمینه جغرافیا و برنامه ریزی شهری و روستایی و گردشگری برداریم.
انجمن علمی دانشجویی تشکلی است دانشجویی و غیر انتفاعی که به منظور انجام فعالیت های علمی در دانشگاهها تاسیس می شود.انجمن علمی جغرافیا و برنامه ریزی برای اولین بار امسال با همکاری دوستان گرامی اقدام به فعالیت نموده و امیدواریم در این راه بتوانیم موفق باشیم.
پریدن کی بود اسان و دشوار *** زنو کاران که خواهد کار بسیار؟